قطعیهای مکرر و طولانی برق صنایع مادر در خوزستان، بهویژه در اهواز، به یک معضل جدی و خسارت بار تبدیل شده است.
خاموشیهای پیدرپی نهتنها چرخه تولید را متوقف کرده، بلکه زیانهای سنگین و بعضاً جبرانناپذیری بر پیکر صنعت استان وارد آورده است؛ زیانهایی که عدم تامین نیازهای داخلی، از دست رفتن بازارهای صادراتی، کاهش درآمد ارزی، تهدید امنیت شغلی و فرسایش سرمایه اجتماعی تنها بخشی از آن است.
این وضعیت بغرنج بیش از آنکه ناشی از محدودیت های قهری باشد، نتیجه مدیریتی است که سادهترین و پرهزینهترین تصمیم را برگزیده است: قطع برق صنایع. در استانی که قلب انرژی کشور است و دهها نیروگاه برقآبی و حرارتی را در خود جای داده، اینکه کارخانهها نخستین قربانی ناترازی شوند، نه یک تدبیر بلکه نشانه ضعف در سیاستگذاری است.
از وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت انتظار میرود که بیدرنگ تیمی کارشناسی را مأمور بررسی دقیق وضعیت صنایع مادر خوزستان کند؛ تیمی که خسارتهای مستقیم و غیرمستقیم خاموشیها را بر تولید، صادرات و اشتغال برآورد کرده و گزارشی جامع به هیئت دولت ارائه دهد. این موضوع نیازمند بررسی میدانی و مستند است تا ابعاد فاجعه روشن شود و دولت بتواند با آگاهی کامل وارد عمل شود.
همزمان، وزارت نیرو نیز باید در مدیریت کنونی برق استان بازنگری جدی کند. ادامه این شیوه مدیریت که صنایع را بهعنوان آسانترین قربانی انتخاب میکند، تنها به تعطیلی کارخانجات و بیکاری کارگران منجر خواهد شد. خوزستان سزاوار مدیریتی است که به جای خاموش کردن صنعت، برای امنیت انرژی پایدار برنامه داشته باشد. تغییر در سطح مدیریت و تدوین راهکارهای پایدار برای تأمین برق صنایع، ضرورتی فوری است که تعویق آن خسارتهای بیشتری بر کشور تحمیل خواهد کرد.
پیام روشن مردم و صنعتگران خوزستان این است: از وزیر صمت و دولت انتظار داریم که از کنار این بحران با سکوت عبور نکنند. گزارش کارشناسی و تصمیمهای جدی امروز میتواند فردا را از تکرار خاموشیها، تعطیلی خطوط و تهدید اشتغال هزاران جوان خوزستانی نجات دهد. صنعت خوزستان بیش از این تاب تحمل تصمیمهای مقطعی را ندارد.