نشست خبری اخیر فولاد خوزستان را باید فراتر از یک رخداد رسانهای دانست. آنچه امین ابراهیمی، مدیرعامل این شرکت، در حضور بیش از ۱۸۰ خبرنگار بیان کرد، روایت رسمی یکی از مهمترین جبهههای نبرد صنعت ایران با چالشهای چندگانه بود: تحریم، ناترازی انرژی، محدودیتهای صادراتی، و سیاستزدگی تصمیمات اقتصادی.
در این میان، فولاد خوزستان نه تنها ایستادگی کرده، بلکه افق ۱۴۱۰ را با جسارت هدفگذاری کرده است: کسب ۲۵ درصد سهم از کل تولید فولاد کشور.
این هدف نه یک آرزوی بلندپروازانه، بلکه یک برنامه توسعهای دقیق و زیربنایی است.
طی سه سال گذشته، بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری در زنجیره تولید، معادن، انرژی، توسعه منابع انسانی و پروژههای زیرساختی توسط این شرکت انجام شده است. آنچه در صنعت ایران کمتر به آن توجه شده، نگاه یکپارچه به امنیت تولید است؛ مفهومی که فولاد خوزستان در عمل، آن را در سه سطح «خودکفایی در مواد اولیه»، «تامین انرژی پایدار» و «تابآوری اجتماعی» محقق کرده است.
بر اساس آمار رسمی وزارت نیرو، صنعت فولاد در زمان اوج مصرف برق، تنها حدود ۷ درصد برق کشور را مصرف میکند. اما همین صنعت، نخستین قربانی سیاستهای غیرتخصصی در قطعیهاست. مدیرعامل فولاد خوزستان هشدار داد که بدون نیروگاه سبزوار، تولید این شرکت در سال ۱۴۰۴ با توقف کامل مواجه میشد. این پروژه که فاز اول آن به مدار آمده، صرفاً یک راهکار اضطراری نیست، بلکه نماد انتقال از وابستگی به پایداری است.
علاوه بر آن، آغاز پروژه نیروگاه خورشیدی ۶۰۰ مگاواتی و مشارکت در احداث نیروگاههای اختصاصی، بیانگر یک راهبرد نوین در صنعت کشور یعنی خودتامینی انرژی است، بویژه در شرایطی که ۷۳ درصد از برق صنایع فولادی از طریق نیروگاههای خودتامین تأمین میشود.
یکی از نکات راهبردی سخنان مدیرعامل فولاد خوزستان، تاکید بر تملک سه معدن در استانهای دیگر برای تقویت پایداری تأمین مواد اولیه بود. این اقدام در راستای «توسعه متوازن زنجیره ارزش» و کاهش وابستگی به تأمینکنندگان خامفروش قابل تحلیل است. در جهانی که جنگ منابع (Resource Wars) به محور رقابت تبدیل شده، حرکت به سمت کنترل حلقههای کلیدی زنجیره تأمین، از شرکتهای ایرانی رقبایی توانمند در بازارهای جهانی میسازد.
در واقع، فولاد خوزستان تنها شرکتی تولیدکننده نیست؛ بلکه شرکتی است که قدرت ساختن زنجیره دارد – از معدن تا نورد – و این یعنی اقتدار صنعتی. در غیاب چنین راهبردهایی، صنعت ایران با بازگشت به خامفروشی و وابستگی به واردات فناوری، مزیت رقابتی خود را از دست خواهد داد.
از طرفی، در مقابل روایتهای رایج درباره آلایندگی فولاد، فولاد خوزستان و سایر تولیدکنندگان ایرانی مسیر دیگری را پیمودهاند. استفاده از کورههای قوس الکتریکی (با انتشار دیاکسیدکربن تا ۶۰ درصد کمتر نسبت به کوره بلند)، بهرهگیری از آهن اسفنجی، بازچرخانی گسترده آب، و حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، همگی مؤید یک رویکرد فناورانه، زیستمحیطی و پایدار در تولید فولاد است.
مدیرعامل فولاد خوزستان بهدرستی اشاره کرد که مصرف آب این صنعت، تنها ۰.۱۵ درصد کل مصرف آب کشور است. در مقابل، سهم بالای این صنعت در اشتغال، ارزآوری، توسعه زیرساخت، و ایجاد زنجیرههای محلی، وزنی بسیار سنگینتر در ترازوی توسعه کشور دارد. بهویژه برای استان خوزستان، که نیازمند پیشرانهایی برای اشتغال، ثبات اجتماعی و توسعه متوازن است، فولاد خوزستان یک رکن راهبردی محسوب میشود.
از دیگر هشدارهای جدی این نشست خبری، کاهش ۴۵ درصدی ارزش صادرات فولاد و ۴۰ درصدی صادرات وزنی در بهار امسال بود. در شرایطی که صنعت فولاد میتواند ۸ میلیارد دلار ارزآوری غیرنفتی برای کشور داشته باشد، دخالتهای غیرکارشناسی و صدور بخشنامههای لحظهای، عملاً این ظرفیت را به محاق برده است.
مقررات ارزی سختگیرانه، محدودیتهای گمرکی و بیثباتی تصمیمات، موجب شدهاند که فعالان این صنعت نه با بازار، بلکه با تصمیمات غیرقابلپیشبینی بجنگند.
در پایان باید گفت امین ابراهیمی، مدیرعاملی است که نهتنها در مقام مدیریت عملیاتی، بلکه در سطح استراتژیک، چشماندازی قابلاتکا برای صنعت فولاد کشور ترسیم کرده است. عبور فولاد خوزستان از بحرانهای متوالی – تحریم، نوسان ارزی، قطعی برق، حملات سایبری، و محدودیتهای صادراتی – صرفاً حاصل تجهیزات یا سرمایه نیست، بلکه ثمره نهادسازی درونزا، عقلانیت راهبردی و اعتماد به ظرفیتهای داخلی است.