سخنان وزیر صمت در سفر به استان و بازدید از شرکت فولاد خوزستان و اشاره به جایگاه مهم این شرکت در صنعت فولاد کشور و معرفی آن به عنوان یکی از افتخارات کشور، بار دیگر نشان داد که فولاد خوزستان در ریل سیاستگذاری و مدیریت مناسبی قرار گرفته و حالا می بایست با حل چالش های بر سر راه، تحولات جدیدی را رقم بزند.
نگاهی به کارنامه سهساله شرکت فولاد خوزستان، بر پایه مستندات رسمی و آمارهای منتشرشده، نشان میدهد که این شرکت نهفقط در قامت یکی از بزرگترین تولیدکنندگان فولاد کشور باقی مانده، بلکه در حوزه مدیریت توسعه، نوآوری فناورانه، مسئولیتپذیری اجتماعی و حکمرانی صنعتی، به الگویی شاخص در اقتصاد ایران تبدیل شده است. آنچه این شرکت طی سه سال گذشته محقق کرده، گویای ترکیبی از رهبری دوراندیش، توان فنی درونزا، و نگاه بلندمدت به الزامات اقتصاد سبز است.
در عرصه تولید و فناوری، ثبت رکورد تاریخی تولید ۳.۵ میلیون تن شمش فولاد در سال ۱۴۰۳، بازتولید ۵۰۰ هزار تن فولاد از احیای اکسیدی، و طراحی پروژههای نوینی نظیر زمزم ۳ و بهرهبرداری از فناوریهای جدید انرژی، نشان میدهد که شرکت نهتنها توان حفظ سطح تولید در شرایط فشار تحریم و بحران انرژی را داشته، بلکه توانسته با تعریف پروژههای استراتژیک، ظرفیت خود را افزایش دهد. این رویکرد، حاصل مدیریت آیندهنگر و تصمیمسازی مبتنی بر داده است؛ نوعی حکمرانی صنعتی که فراتر از مدیریت روزمره تولید، بر سرمایهگذاری در زیرساخت و نوآوری تأکید دارد.
در حوزه توسعه پایدار، احداث مدرسه، درمانگاه، و حمایت از طرحهای محرومیتزدایی، همراه با کاشت ۵۵۰ هکتار فضای سبز و اجرای پروژههایی برای کاهش ۹۵ درصدی گردوغبار، مصداقهای روشنی از درک عمیق این شرکت از مسئولیت اجتماعی صنعتی است. امروزه، مسئولیت اجتماعی دیگر صرفاً اقداماتی نمادین نیست، بلکه بخشی از مزیت رقابتی بنگاههای بزرگ است، و فولاد خوزستان بهخوبی توانسته این پیوند را در عمل برقرار سازد.
از منظر اقتصادی، صادرات ۵.۸ میلیون تن فولاد به ارزش تقریبی ۳ میلیارد دلار طی چهارسال گذشته، آن هم در شرایطی که شرکت در لیست تحریم مستقیم آمریکا قرار داشته، نشان از دیپلماسی صنعتی فعال، انعطاف عملیاتی در بازار و سیاستهای فروش مؤثر دارد. چنین عملکردی حاصل مدیریت یکپارچه زنجیره تأمین، تنوعبخشی بازار و هوشمندی در مواجهه با چالشهای بینالمللی است.
اما برجستهترین وجه این کارنامه، انسجام ساختاری در مدیریت استراتژیک است. در دنیایی که شرکتهای صنعتی ایران با تنگنای انرژی، مواد اولیه و سیاستهای متغیر مواجهاند، فولاد خوزستان توانسته با تملک معادن، احداث نیروگاههای اختصاصی، کاهش مصرف انرژی و کاهش هزینههای پنهان، نوعی تابآوری ساختاری ایجاد کند که همزمان هم تولید را حفظ میکند، هم سرمایهگذاری را پیش میبرد، و هم افق بلندمدت شرکت را روشن نگه میدارد.
در مجموع، آنچه از دادههای رسمی عملکرد سهساله فولاد خوزستان برمیآید، تصویری است از یک بنگاه پیشرو، با مدیریتی که میان بهرهوری، پایداری، فناوری و مسئولیت اجتماعی توازن برقرار کرده و با جسارت و برنامهمندی، در مسیر تبدیل شدن به یک مرجع صنعتی منطقهای حرکت میکند. چنین تجربهای، نهفقط برای صنعت فولاد، بلکه برای کلیت اقتصاد ایران آموزنده است.