نمایشگاه ایران اکسپو ۲۰۲۵، نهفقط ویترین توانمندیهای صادراتی ایران، بلکه صحنهای برای ارزیابی واقعی سیاستهای اقتصادی و صنعتی کشور است. در این میان، حضور فعال و پررنگ شرکت فولاد خوزستان، جلوهای از آن چیزی است که میتوان آن را “واقعیت اقتصاد مقاومتی در میدان عمل” نامید. شرکتی که همزمان با تحریمهای خارجی، محدودیتهای داخلی و فشار ناترازی انرژی، توانسته پیشتاز صادرات غیرنفتی، رکوردشکن در تولید، و نماد تابآوری صنعتی کشور باشد.
اظهارات وزیر صمت در تحسین عملکرد فراتر از ظرفیت اسمی فولاد خوزستان، اگرچه حاوی قدردانی بود، اما در واقع بر این نکته مهمتر صحه گذاشت که؛ اگر محدودیت انرژی نباشد، فولاد خوزستان نهتنها میتواند رشد کند، بلکه ظرفیت جهش نیز دارد. این نکته از آنجا حائز اهمیت است که ابراهیمی مدیرعامل شرکت نیز از کاهش ۲۵ همتی تولید در سال گذشته بهدلیل محدودیتهای انرژی سخن گفت، در حالی که تنها در فروردین ۱۴۰۴ با وجود قطعیهای مکرر برق، رکورد ۴۰ ساله شرکت در ۹ شاخص شکسته شد.
از سوی دیگر، آنچه معاون فروش و بازاریابی شرکت فولاد خوزستان در نمایشگاه عنوان کرد، چشمانداز آینده این شرکت را نیز روشن کرد: هدفگذاری فروش ۱۰۲ همت در سال ۱۴۰۴، تمرکز صادرات بر بازار شمال آفریقا و حفظ سهم ۱۲ درصدی صنعت فولاد در صادرات غیرنفتی کشور، مؤید این واقعیت است که فولاد خوزستان نه یک شرکت، بلکه یک مؤلفه کلیدی در معادلات اقتصادی ایران است. بهویژه در شرایطی که سهم این شرکت از تولید ناخالص ملی بهتنهایی به یک درصد رسیده و ارزآوری آن در چهار سال گذشته به بالغ بر ۳ میلیارد دلار رسیده است.
پروژههایی چون زمزم ۳، نیروگاههای سیکل ترکیبی، و طرح ۸۰ همتی توسعهای این شرکت نشان میدهد فولاد خوزستان تنها از گذشته خود دفاع نمیکند، بلکه برای آینده هم میجنگد. همزمان، تأکید مدیران شرکت بر کاهش وابستگی به انرژی فسیلی از طریق احداث نیروگاههای خورشیدی و بادگیرهای زیستمحیطی، نشان میدهد که این بنگاه تولیدی بهدرستی درک کرده که توسعه پایدار، فقط با تداوم تولید سنجیده نمی شود؛ و باید با مسئولیتپذیری اجتماعی و زیستمحیطی نیز همراه باشد.
در نهایت، فولاد خوزستان امروز نهفقط یک برند صنعتی، بلکه شاخصی برای سنجش بلوغ سیاستگذاری اقتصادی کشور است. هر واحد تولیدی که توان را آن دارد که در دل تحریم، بحران انرژی و بیثباتی ارزی، رکورد بزند و بازار جهانی را حفظ کند، باید در صدر فهرست حمایتهای دولت قرار گیرد. اقتصاد ایران برای بازگشت به مسیر رشد پایدار، به بیش از «حمایت کلامی» از این قبیل شرکتها نیاز دارد؛ به تصمیماتی که انرژی، زیرساخت و ثبات را از «حلقه مفقوده» به «نقطه قوت» تبدیل کند.