رسانه و صنعت، اگرچه در ظاهر دو قلمرو متفاوتاند، اما در بطن توسعه ملی، بخشی از یک نظام واحد به شمار میآیند؛ نظامی که بقای آن وابسته به جریان آزاد اطلاعات، اعتماد اجتماعی و ظرفیت بسیج ملی است. در ادبیات توسعه، این پیوند را در قالب «سرمایه اجتماعی نهادی» توضیح می دهند؛ سرمایهای که نه تنها میان مردم، بلکه میان نهادهای اثرگذار جامعه، از کارخانه تا اتاق خبر، جاری است. تجربه فولاد خوزستان نشان داده است که این سرمایه، در روزهای آرام شاید کمتر به چشم بیاید، اما در بزنگاههای سخت، به نیرویی سرنوشتساز بدل میشود.
در روزهای بیبرقی، که خاموشیهای ناگهانی و ناترازی انرژی، شعله کورهها را تهدید و نظم تولید را متزلزل میکرد، رسانهها در کنار ما ایستادند. آنها با روایت دقیق تلاش کارگران و مهندسان، از سالن تولید تا اتاق فرمان، و با رساندن پیام این چالشها به مسئولان، نقش پلی زنده میان صنعت و جامعه را ایفا کردند. این همصدایی نه یک واکنش مقطعی، که مصداق عملی «کنشگری نهادی» بود؛ جایی که رسانه، خود را در صف حل مسئله میبیند، نه صرفاً در جایگاه ناظر.
در بحبوحه جنگ ۱۲ روزه تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه کشورمان، که سایهاش بر فضای اقتصادی و روانی جامعه افتاده بود، رسانههای مسئول با سنجیدگی، پیام ایستادگی و استمرار تولید را مخابره کردند. آنها نشان دادند که حتی در پسزمینه تهدیدهای امنیتی، میتوان چرخه تولید را بیوقفه چرخاند و امید را در افکار عمومی زنده نگاه داشت. این نقش، در ادبیات قدرت نرم، بخشی از ظرفیت بازدارندگی ملی به شمار میرود؛ ظرفیتی که با همافزایی رسانه و صنعت معنا مییابد.
و در سالهایی که فولاد خوزستان به عنوان تنها شرکت فولادی کشور مستقیماً در فهرست تحریمهای ظالمانه قرار گرفت، رسانهها بار دیگر در جایگاه شریک راهبردی ظاهر شدند. با انتشار گزارشهای تحلیلی از موفقیتهای صادراتی، برجستهکردن ابتکارات بومیسازی و ترسیم تصویری خلاق و مقاوم از صنعت، هم اعتماد بازار داخلی را تقویت کردند و هم پیام روشنی به جهان فرستادند: تحریم، مانع حرکت و نوآوری ما نخواهد شد.
این تجربههای پیدرپی، ما را به یک نتیجه قطعی رسانده است: توسعه پایدار، بر ستونهای فنی و اقتصادی استوار میشود، اما سقف آن را سرمایه اجتماعی و پیوند راهبردی و نهادی میان ارکان کشور نگاه میدارد. رسانه و صنعت، در این معادله، نه دو مسیر موازی، بلکه دو جریان همراستا هستند که در نقطهای به نام «منافع ملی» به هم میپیوندند. از اینرو، تبریک روز خبرنگار و قدردانی ما از رسانهها، صرفاً یک رفتار نمادین نیست، بلکه اعتراف به این حقیقت است که در سختترین آزمونها، وحدت و همصدایی آنها با صنعت، به سرمایهای ملی بدل شده که امروز، بیش از هر زمان، به آن نیازمندیم.
آهنگ مشترک تولید فولادمردان و روایت خبرنگاران در گذر از روزهای سخت
رسانه و صنعت، اگرچه در ظاهر دو قلمرو متفاوتاند، اما در بطن توسعه ملی، بخشی از یک نظام واحد به شمار میآیند؛ نظامی که بقای آن وابسته به جریان آزاد اطلاعات، اعتماد اجتماعی و ظرفیت بسیج ملی است. در ادبیات توسعه، این پیوند را در قالب «سرمایه اجتماعی نهادی» توضیح می دهند؛ سرمایهای که نه […]
لینک کوتاه : https://sobheahvaz.ir/?p=11149
- ارسال توسط : paydar
- 2 بازدید
- بدون دیدگاه